مسجد ثَنیَّة الوداع
ثنیّة الوداع به مدخل و تنگه ورودى شهر گفته مى شود; جایى كه مسافران بدرقه و استقبال مى شوند. مدینه داراى دو ثنیّه یا تنگه ورودى به شهر بوده است: یكى به سمت مكّه و دیگرى به سوى شام. آنچه اكنون باقى مانده و جاى آن مشخص است، مدخل شام است كه در میان جاده احد و طریق ابوبكر قرار دارد. در این مسیر، در قسمت غرب آن، كوه هاى سَلْع و ذُباب و در سمت راست آن مسجد ثنیة الوداع قرار دارد. بنا به نوشته برخى از مورّخان، جوانان شهر در مراسم استقبال از سپاه اسلام در بازگشت از تبوك این شعر را مى خواندند:
طَلَعَ الْبَدْرُ عَلَیْنا *** مِنْ ثَنِیّاتِ الْوِداع
وَجَبَ الشُّكْرُ عَلَینا *** ما دَعى للهِِ داع
أَیُّهَا الْمَبْعُوثُ فِینا *** جِئْتَ بِالاَْمْرِ اْلمُطاع
جِئْتَ شَرَّفْتَ الْمَدِینَة *** مَرْحَباً یا خَیْرَ داع
«ماهِ تمام، از سر كوهك ثنیة الوداع بر ما طلوع كرد.
تا آنگاه كه دعوتگرى به خدا مى خواند، شكر بر ما واجب شده است.
اى كسى كه در میان ما برانگیخته شدى، با فرمان مطاع آمده اى.
آمدى و مدینه را قرین شرف نمودى، خوش آمدى، اى بهترین دعوت كننده.»
در روایتى دیگر آمده است كه این شعر در ابتداى ورود رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به محله بنى النجّار، در آغاز هجرت، سروده شد.
از آن جا كه ثنیّة الوداع محل استقبال و بدرقه بوده، اخبار چندى از آن در منابع تاریخى مانده است; از جمله آن كه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در كنار همین كوه، سپاه خود را براى حركت به سوى تبوك تجهیز كرد. یكى از یادگارهاى نزدیك آن، مقبره نفس زكیه محمدبن عبدالله است كه در سال 145 در مدینه بر ضدّ عباسیان قیام كرد و كشته شد.